آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Bud

    bʌd bʌd bʌd

    گذشته‌ی ساده:

    budded

    شکل سوم:

    budded

    سوم‌شخص مفرد:

    buds

    وجه وصفی حال:

    budding

    شکل جمع:

    buds

    معنی bud | جمله با bud

    noun adverb countable

    جوانه، غنچه، شکوفه، تکمه، شکوفه کردن، جوانه زدن

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی پیشرفته

    مشاهده

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    The young trees were full of buds.

    درختهای جوان پر از جوانه بودند.

    a rosebush with many buds on it

    بته‌ی گل سرخ با غنچه‌های زیاد

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Two of the newly planted trees died, but the others have started budding.

    دو تا از درختانی که تازه کاشته بودند، خشک شدند؛ ولی بقیه شروع به جوانه زدن کرده‌اند.

    The company is still in its budding stages.

    شرکت هنوز مراحل اولیه رشد خود را طی می‌کند.

    When his father died, Alexander the Great was a budding youth.

    هنگامی که پدرش مرد، اسکندر کبیر جوان روزبهی بود.

    When he lost his job, his plans for a European trip were nipped in the bud.

    وقتی شغلش را از دست داد نقشه‌های سفرش به اروپا نقش بر آب شد.

    Hi bud! how are you?

    کاکو سلام - حالت چطوره؟

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد bud

    1. noun new sprout on plant
      Synonyms:
      shoot germ spark nucleus embryo bloom blossom floret incipient flower
    1. verb sprout
      Synonyms:
      grow develop shoot burgeon burst forth pullulate
      Antonyms:
      shrink die wither waste

    Idioms

    in (the) bud

    1- در حال جوانه آوری، پر غنچه 2- هنگام جوانه زنی

    nip in the bud

    غنچه را کندن یا سرما زدن، جوانه را کشتن، در نطفه کشتن (خفه کردن)

    از آغاز با ناکامی روبه‌رو کردن یا شدن

    سوال‌های رایج bud

    گذشته‌ی ساده bud چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده bud در زبان انگلیسی budded است.

    شکل سوم bud چی میشه؟

    شکل سوم bud در زبان انگلیسی budded است.

    شکل جمع bud چی میشه؟

    شکل جمع bud در زبان انگلیسی buds است.

    وجه وصفی حال bud چی میشه؟

    وجه وصفی حال bud در زبان انگلیسی budding است.

    سوم‌شخص مفرد bud چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد bud در زبان انگلیسی buds است.

    ارجاع به لغت bud

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «bud» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/bud

    لغات نزدیک bud

    • - buckwheat
    • - bucolic
    • - bud
    • - bud scale
    • - bud vase
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    paddle tennis sphygmomanometer motor home newsletter invoice wetsuit three sheets to the wind job hunting apply alumna antibody food poisoning for example for real for sure جهت‌دهی آنفلوانزا ماهی هامور سپور ماهی کفشک ماهی باراکودا ماهی آمبرجک ماهی سرخ‌طبل ماهی لوتی قفس ابطال باطله باطل کردن بطالت واجد شرایط
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.