فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Burger

ˈbɜːrɡər ˈbɜːɡə

شکل جمع:

burgers

توضیحات:

در معنای دوم burger شکل عامیانه‌ی لغت hamburger است.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2

غذا و آشپزی برگر (هر نوع ساندویچی که معمولاً شامل گوشت یا مواد دیگر بین دو تکه نان گرد باشد)

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی غذا و آشپزی

مشاهده

The burger was so big that I couldn't finish it.

برگر آن‌قدر بزرگ بود که نتوانستم آن را تمام کنم.

I love trying different types of burgers from around the world.

عاشق امتحان کردن انواع مختلف برگرها از سرتاسر جهان هستم.

noun countable informal

غذا و آشپزی همبرگر (غذایی ساندویچی شامل یک یا چند لایه گوشت (معمولاً گوشت چرخ‌کرده‌ی گاو) و مخلفات دیگر که بین دو نان گرد قرار می‌گیرد)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

I prefer my burger without lettuce.

ترجیح می‌دهم همبرگرم بدون کاهو باشد.

They decided to have burgers for dinner.

آن‌ها تصمیم گرفتند برای شام همبرگر بخورند.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burger

  1. noun a food item typically made from meat or other ingredients shaped into a round, fairly flat patty
    Synonyms:
    hamburger beefburger

ارجاع به لغت burger

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burger» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/burger

لغات نزدیک burger

پیشنهاد بهبود معانی