گذشتهی ساده:
blossomedشکل سوم:
blossomedسومشخص مفرد:
blossomsشکوفایی، توسعه، رونق
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the blossoming of experimental theater
شکوفایی تئاتر تجربی
China is a blossoming country.
چین کشوری در حال شکوفایی است.
گذشتهی ساده blossoming در زبان انگلیسی blossomed است.
شکل سوم blossoming در زبان انگلیسی blossomed است.
سومشخص مفرد blossoming در زبان انگلیسی blossoms است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «blossoming» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/blossoming