آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • Idioms
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۹ آذر ۱۴۰۳

    Leaf

    liːf liːf

    گذشته‌ی ساده:

    leafed

    شکل سوم:

    leafed

    سوم‌شخص مفرد:

    leafs

    وجه وصفی حال:

    leafing

    شکل جمع:

    leaves

    معنی leaf | جمله با leaf

    noun countable B1

    گیاه‌شناسی برگ

    leaf, برگ
    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

    مشاهده

    Autumn is the season of falling leaves.

    پاییز فصل ریزش برگ‌هاست.

    The green leaf shimmered in the sunlight.

    برگ سبز زیر نور خورشید می‌درخشید.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The leaf's veins fascinated the young botanist.

    رگه‌های برگ گیاه‌شناس جوان را مجذوب خود کرد.

    noun countable

    برگ، ورق، صفحه (کاغذ و کتاب)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    He wrote his poems on leaves of paper.

    اشعارش را روی برگ‌های کاغذ می‌نوشت.

    to turn over the leaves of a book

    صفحات کتابی را ورق زدن

    noun countable

    بال (میز)

    Pull out both leaves of the table.

    هر دو بال میز را بکش بالا.

    The leaf of the table is made of solid wood.

    بال میز از چوب توپر ساخته شده است.

    noun countable

    لنگه (در و پنجره و غیره)

    One leaf of the window was open.

    یک لنگه‌ی پنجره باز بود.

    He traced his fingers along the metal leaf of the window shutter.

    انگشتانش را در امتداد لنگه‌ی فلزی کرکره‌ی پنجره کشید.

    noun countable

    ورق (طلا یا نقره)

    The dome is covered with gold leaf.

    گنبد از ورق طلا پوشیده شده است.

    The artisan carefully etched intricate patterns on the metal leaf

    صنعتگر الگوهای پیچیده‌ای را با دقت روی ورق فلزی حک کرد.

    noun countable

    لایه (نازک)

    The thin leaf of ice cracked.

    لایه‌ی نازک یخ ترک خورد.

    The scientist analyzed the microscopic leaf of cells.

    دانشمند لایه‌ی میکروسکوپی سلول‌ها را تجزیه‌وتحلیل کرد.

    verb - intransitive

    گیاه‌شناسی برگ دادن

    The trees were just beginning to leaf out.

    درختان تازه شروع به برگ دادن کرده بودند.

    The plant will leaf soon.

    این گیاه به‌زودی برگ خواهد داد.

    verb - intransitive verb - transitive

    ورق زدن

    He leafed through the book until he found the desired page.

    او کتاب را ورق زد تا صفحه‌ی دلخواه را پیدا کرد.

    He leafed the pages of the magazine.

    صفحات مجله را ورق زد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد leaf

    1. noun green foliage of plant
      Synonyms:
      blade leaflet petal pad scale stalk frond needle bract flag petiole stipule
    1. noun page of document
      Synonyms:
      sheet paper folio
    1. verb flip through
      Synonyms:
      scan skim browse thumb glance run through dip into riffle riff

    Collocations

    come into leaf

    برگ‌دار شدن، برگ در آوردن

    in leaf

    برگدار، پر برگ، برگ آورده، سبز و خرم

    Idioms

    take a leaf from someone's book

    از کسی سرمشق گرفتن، پیروی کردن (از کسی)

    turn over a new leaf

    (با ایجاد تغییرات مثبت در رفتار و نگرش) از نو آغاز کردن، فصل جدیدی از کتاب زندگی را گشودن، متحول شدن، آدم دیگری شدن

    shake like a leaf

    مثل برگ لرزیدن (از سرما یا ترس)

    سوال‌های رایج leaf

    معنی leaf به فارسی چی میشه؟

    کلمه "leaf" در زبان انگلیسی به معنای "برگ" است و یکی از اجزای گیاهان به شمار می‌رود. برگ‌ها نقش بسیار مهمی در فرآیند فتوسنتز دارند که در آن گیاهان با استفاده از نور خورشید، دی‌اکسید کربن و آب، قند تولید می‌کنند و اکسیژن آزاد می‌کنند. در ادامه به بررسی معانی و نکات جالب مرتبط با برگ‌ها می‌پردازیم.

    معانی مختلف کلمه "leaf":

    1. برگ گیاه: این معانی به برگ‌های سبز و معمولی که بر روی درختان، درختچه‌ها و گیاهان وجود دارد، اشاره دارد.

    2. برگ کاغذ: در زبان انگلیسی، "leaf" می‌تواند به معنای یک صفحه کاغذ نیز باشد، به ویژه در کتب و نشریات.

    3. برگ در دایره‌المعارف: در برخی از زمینه‌ها، "leaf" می‌تواند به یک قطعه جزئی از اطلاعات در دایره‌المعارف یا نرم‌افزارهای دیجیتال اشاره داشته باشد.

    4. برگ در مهندسی: در مهندسی و طراحی، "leaf" ممکن است به بخشی از یک سازه یا مکانیزم اشاره کند.

    ویژگی‌های برگ‌ها:

    - ساختار: برگ‌ها معمولاً شامل سه بخش اصلی هستند: تیغه (Blade)، دمبرگ (Petiole) و پایه (Base). تیغه جایی است که فتوسنتز اتفاق می‌افتد، در حالی که دمبرگ برگ را به ساقه متصل می‌کند.

    - رنگ: برگ‌ها معمولاً سبز هستند به دلیل وجود کلروفیل، که رنگدانه‌ای است که در فرآیند فتوسنتز نقش دارد. اما در پاییز، با کاهش کلروفیل، برگ‌ها ممکن است رنگ‌های زرد، نارنجی و قرمز به خود بگیرند.

    - شکل و اندازه: برگ‌ها می‌توانند اشکال و اندازه‌های متنوعی داشته باشند. برخی برگ‌ها کوچک و بیضی شکل هستند، در حالی که برخی دیگر بزرگ و عریض‌اند.

    نکات جالب درباره برگ‌ها:

    1. فتوسنتز: برگ‌ها به عنوان «کارخانه‌های طبیعی» گیاهان عمل می‌کنند و از نور خورشید برای تولید غذا استفاده می‌کنند. این فرآیند نه تنها برای بقای گیاهان ضروری است، بلکه برای اکوسیستم زمین نیز حیاتی است زیرا اکسیژن تولید می‌کنند.

    2. تنوع گونه‌ها: در جهان، بیش از 300,000 گونه گیاهی وجود دارد که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. این تنوع به محیط زیست و شرایط جوی وابسته است.

    3. پروسه‌های طبیعی: در فصل پاییز، برگ‌های درختان به دلیل تغییر دما و کاهش نور خورشید، شروع به تغییر رنگ و در نهایت ریختن می‌کنند. این فرآیند به گیاهان کمک می‌کند تا انرژی را در فصل‌های سردتر حفظ کنند.

    4. استفاده‌های انسانی: برگ‌ها در بسیاری از فرهنگ‌ها به عنوان مواد غذایی، دارویی و حتی در هنر و صنایع دستی مورد استفاده قرار می‌گیرند. برای مثال، برگ‌های چای و نعناع به عنوان نوشیدنی‌های محبوب در سراسر جهان شناخته می‌شوند.

    5. نقش در اکوسیستم: برگ‌ها نه تنها برای خود گیاهان حیاتی هستند، بلکه به عنوان منبع غذایی برای بسیاری از حیوانات و حشرات نیز عمل می‌کنند. همچنین، برگ‌های ریخته شده بر روی زمین به عنوان کمپوست طبیعی عمل کرده و به تغذیه خاک کمک می‌کنند.

    گذشته‌ی ساده leaf چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده leaf در زبان انگلیسی leafed است.

    شکل سوم leaf چی میشه؟

    شکل سوم leaf در زبان انگلیسی leafed است.

    شکل جمع leaf چی میشه؟

    شکل جمع leaf در زبان انگلیسی leaves است.

    وجه وصفی حال leaf چی میشه؟

    وجه وصفی حال leaf در زبان انگلیسی leafing است.

    سوم‌شخص مفرد leaf چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد leaf در زبان انگلیسی leafs است.

    ارجاع به لغت leaf

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «leaf» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leaf

    لغات نزدیک leaf

    • - leadwort
    • - leady
    • - leaf
    • - leaf bud
    • - leaf fat
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    اصطلاحات و لغات والیبالی در انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    humanistic humanities humongous hunch hydration hypothetically ideally trick turban micromanagement hepatitis orange juice lowboy evolutionist aft رغبت مذمت کردن مذاب ذوب شدن ذوب کردن قلابچه‌ماهی چرم‌ماهی گورخرماهی فیل‌ماهی اعتلا اولویت‌بندی کردن پرآب تهاتر کردن جنوب شرقی جوی
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.