فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Frond

frɑːnd frɒnd

شکل جمع:

fronds

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

گیاه‌شناسی برگ‌شاخه

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی گیاه‌شناسی

مشاهده

She collected fallen fronds from the forest floor.

برگ‌شاخه‌های افتاده را از کف جنگل جمع کرد.

With each passing season, new fronds emerged from the top of the towering palm.

با گذشت هر فصل، برگ‌شاخه‌های جدیدی از بالای نخل سربه‌فلک‌کشیده بیرون می‌آمدند.

noun countable

گیاه‌شناسی ستاک ریسه‌ای (در گل‌سنگ یا جلبک دریایی که شبیه برگ است)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The frond of the fern unfurled gracefully in the morning sunlight.

ستاک ریسه‌ای سرخس زیر نور آفتاب صبحگاهی به‌زیبایی باز شد.

The botanist carefully studied each individual frond under a microscope.

گیاه‌شناس به‌دقت تک‌تک ستاک‌های ریسه‌ای را زیر میکروسکوپ بررسی کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت frond

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «frond» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frond

لغات نزدیک frond

پیشنهاد بهبود معانی