شکل جمع:
frondsگیاهشناسی برگشاخه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
She collected fallen fronds from the forest floor.
برگشاخههای افتاده را از کف جنگل جمع کرد.
With each passing season, new fronds emerged from the top of the towering palm.
با گذشت هر فصل، برگشاخههای جدیدی از بالای نخل سربهفلککشیده بیرون میآمدند.
گیاهشناسی ستاک ریسهای (در گلسنگ یا جلبک دریایی که شبیه برگ است)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The frond of the fern unfurled gracefully in the morning sunlight.
ستاک ریسهای سرخس زیر نور آفتاب صبحگاهی بهزیبایی باز شد.
The botanist carefully studied each individual frond under a microscope.
گیاهشناس بهدقت تکتک ستاکهای ریسهای را زیر میکروسکوپ بررسی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «frond» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/frond