شکل جمع:
leafletsبروشور، کتابچه، نشریه، جزوه، رساله، اعلامیه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
They were distributing political leaflets.
آنان اعلامیههای سیاسی پخش میکردند.
a leaflet about dental care
یک بروشور دربارهی مراقبت از دندانها
بروشور و اعلامیه یا هر نوع برگهی چاپشده را پخش کردن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He is busy leafletting.
او سرگرم پخش اعلامیه است.
He's leafleting the neighborhood.
در محله بروشور پخش میکند.
گیاهشناسی برگچه
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی گیاهشناسی
The botanist examined the leaflet closely.
گیاهشناس برگچه را از نزدیک بررسی کرد.
The leaflet fluttered down from the tree, gently landing on the ground.
برگچه از درخت به پایین افتاد و بهآرامی روی زمین فرود آمد.
کالبدشناسی لت قلب
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی کالبدشناسی
The doctor explained the function of the leaflet in the heart valve.
دکتر عملکرد لت در دریچهی قلب را توضیح داد.
The surgeon carefully examined the damaged leaflet of the heart valve.
جراح لت آسیبدیدهی دریچهی قلب را بادقت بررسی کرد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «leaflet» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/leaflet