امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Leaflet

ˈliːflɪt ˈliːflɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    leaflets

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
بروشور، کتابچه، نشریه، جزوه، رساله، اعلامیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- They were distributing political leaflets.
- آنان اعلامیه‌های سیاسی پخش می‌کردند.
- a leaflet about dental care
- یک بروشور درباره‌ی مراقبت از دندان‌ها
verb - transitive verb - intransitive
بروشور و اعلامیه یا هر نوع برگه‌ی چاپ‌شده را پخش کردن
- He is busy leafletting.
- او سرگرم پخش اعلامیه است.
- He's leafleting the neighborhood.
- در محله بروشور پخش می‌کند.
noun countable
گیاه‌شناسی برگچه
- The botanist examined the leaflet closely.
- گیاه‌شناس برگچه را از نزدیک بررسی کرد.
- The leaflet fluttered down from the tree, gently landing on the ground.
- برگچه از درخت به پایین افتاد و به‌آرامی روی زمین فرود آمد.
noun countable
کالبدشناسی لت قلب
- The doctor explained the function of the leaflet in the heart valve.
- دکتر عملکرد لت در دریچه‌ی قلب را توضیح داد.
- The surgeon carefully examined the damaged leaflet of the heart valve.
- جراح لت آسیب‌دیده‌ی دریچه‌ی قلب را بادقت بررسی کرد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leaflet

  1. noun A thin triangular flap of a heart valve
    Synonyms: pamphlet, booklet, handbill, brochure, circular, flyer, cusp, flier, handout, broadside, pinna, folder, tract

ارجاع به لغت leaflet

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leaflet» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leaflet

لغات نزدیک leaflet

پیشنهاد بهبود معانی