فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Handout
ˈhændaʊt
ˈhændaʊt
شکل جمع:
handoutsمعنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
noun
countable
B2
خیر، خیرات، اعانه، صدقه، اهدایی
Handouts of clothing were distributed among the poor.
لباس‌های اهدایی بین فقرا تقسیم شد.
She came to me asking for a handout.
پیش من آمد و درخواست صدقه کرد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
More information can be found in the handout.
برای کسب اطلاعات بیشتر به بروشور رجوع کنید.
Please read the handout.
لطفا اعلامیه را بخوانید.
مترادف و متضاد handout
-
noun contributionSynonyms:gift donation grant alms free meal
ارجاع به لغت handout
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «handout» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handout
لغات نزدیک handout
- - handmaiden
- - handoff
- - handout
- - handpick
- - handrail