آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Handpick

American: ˈhændˈpɪk British: ˈhændˈpɪk

معنی handpick | جمله با handpick

verb - transitive

دست چین کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

The dictator himself handpicked his successor from amongst flatterers.

دیکتاتور خودش جانشینش را از میان متملقان دست‌چین کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت handpick

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handpick» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handpick

لغات نزدیک handpick

پیشنهاد بهبود معانی