امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Hands Down

ˈhændzˈdaʊn hændzdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb idiom
بدون شک، قطعاً

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- She is hands down the best singer in the competition.
- بدون شک او بهترین خواننده‌ی این مسابقه است.
- Hands down, he is the most talented artist in our class.
- قطعاً او با استعدادترین هنرمند کلاس ما است.
adverb
به‌ آسانی، بدون کوشش، به سهولت، مثل آب خوردن
- He can beat his opponent hands down.
- او می‌تواند مثل آب خوردن حریف خود را بزند.
- She solved the puzzle hands down, demonstrating her intelligence.
- او به آسانی پازل را حل کرد و هوش خود را نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hands down

  1. adverb with no difficulty
    Synonyms: easily, effortlessly, going away, in a walk, with both eyes closed, with one hand tied behind one's back

Idioms

  • win (something) hands down

    به‌آسانی پیروز شدن، بدون هیچ زحمتی موفق شدن، مثل آب خوردن برنده شدن، سه‌هیچ زدن

ارجاع به لغت hands down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hands down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hands-down

لغات نزدیک hands down

پیشنهاد بهبود معانی