با پر کردن فرم نظرسنجی، برنده‌ی ۶ ماه اشتراک هوش مصنوعی به قید قرعه شوید 🎉

Hands Down

ˈhændzˈdaʊn hændzdaʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

adverb idiom
بدون شک، قطعاً
- She is hands down the best singer in the competition.
- بدون شک او بهترین خواننده‌ی این مسابقه است.
- Hands down, he is the most talented artist in our class.
- قطعاً او با استعدادترین هنرمند کلاس ما است.
adverb
به‌ آسانی، بدون کوشش، به سهولت، مثل آب خوردن
- He can beat his opponent hands down.
- او می‌تواند مثل آب خوردن حریف خود را بزند.
- She solved the puzzle hands down, demonstrating her intelligence.
- او به آسانی پازل را حل کرد و هوش خود را نشان داد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد hands down

  1. adverb with no difficulty
    Synonyms: easily, effortlessly, going away, in a walk, with both eyes closed, with one hand tied behind one's back

Idioms

ارجاع به لغت hands down

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «hands down» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ شهریور ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/hands-down

لغات نزدیک hands down

پیشنهاد بهبود معانی