فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Handmaiden

ˈhændˌmeɪdn ˈhændˌmeɪdn

معنی و نمونه‌جمله

noun

کلفت ،کنیز،خدمتگار

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

Law is the handmaiden of justice.

قانون ملازم عدالت است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد handmaiden

  1. noun a personal maid or female attendant
    Synonyms:
    servant handmaid

ارجاع به لغت handmaiden

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handmaiden» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handmaiden

لغات نزدیک handmaiden

پیشنهاد بهبود معانی