Handmade

ˌhændˈmeɪd ˌhændˈmeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

adjective
مصنوع دست، دستی، یدی، دستباف، دست‌دوز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Handmade tools are more expensive than machine-made ones.
- ابزار دست‌ساخت از ابزار ماشینی گران‌تر است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد handmade

  1. adjective made by hand
    Synonyms:
    homemade handcrafted handicraft homespun
    Antonyms:
    manufactured machine-made factory-made

ارجاع به لغت handmade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «handmade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/handmade

لغات نزدیک handmade

پیشنهاد بهبود معانی