خانگی
homemade bread
نان خانگی
She brought a delicious homemade pie to the picnic.
او یک پای خوشمزهی خانگی به پیکنیک آورد.
وطنی، داخلی، ساخت میهن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
homemade cars
اتومبیلهای ساخت میهن
The store sells a variety of homemade soaps and candles.
در این فروشگاه انواع صابون و شمعهای داخلی به فروش میرسد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «homemade» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/homemade