با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Homegrown

ˈhoʊmɡroʊn ˈhoʊmɡroʊn ˈhəʊmɡrəʊn
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective
    (سبزیجات و میوه) خانگی، محصول خانه
    • - homegrown vegetables
    • - سبزیجات خانگی
    • - homegrown products
    • - محصولات خانگی
  • adjective
    داخلی، ساخت داخل، بومی
    • - homegrown films
    • - فیلم‌های داخلی
    • - She's a homegrown talent.
    • - او یک استعداد داخلی است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد homegrown

  1. adjective grown at home
    Synonyms: domestic, homemade, native

ارجاع به لغت homegrown

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «homegrown» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/home-grown

لغات نزدیک homegrown

پیشنهاد بهبود معانی