فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Domestic

dəˈmestɪk dəˈmestɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more domestic
  • صفت عالی:

    most domestic

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • adjective B2
    داخلی، درون‌مرزی، ساخت میهن، وطنی، بومی
    • - domestic products
    • - فرآورده‌های ساخت میهن
    • - Canada's domestic affairs
    • - امور داخلی کانادا
    • - domestic industries
    • - صنایع بومی
  • adjective
    خانگی، خانوادگی، خانه‌دار، وابسته یا مربوط به خانه
    • - domestic chores
    • - کارهای مربوط به خانه
    • - The baby's birth doubled her domestic problems.
    • - تولد نوزاد مسائل خانوادگی او را دو برابر کرد.
  • adjective
    اهلی، رام، بومی، خانگی
    • - domestic animals
    • - حیوانات اهلی
    • - The domestic cat purred.
    • - گربه‌ی خانگی خرخر کرد.
  • noun countable
    مستخدم، خدمتکار، نوکر، کلفت
    • - We used to have four domestics.
    • - ما چهار مستخدم داشتیم.
    • - The domestic prepared a delicious meal for the family.
    • - خدمتکار غذای خوشمزه‌ای برای خانواده آماده کرد.
  • noun countable informal
    انگلیسی بریتانیایی جنگ داخلی، درگیری داخلی
  • noun
    (معمولاً به صورت جمع) کالای داخلی، تولید داخلی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد domestic

  1. adjective household
    Synonyms: calm, devoted, domiciliary, family, home, homelike, home-loving, homely, indoor, pet, private, sedentary, settled, stay-at-home, subdued, submissive, tame, trained, tranquil
    Antonyms: business, industrial, office
  2. adjective not foreign
    Synonyms: handcrafted, home-grown, homemade, indigenous, inland, internal, intestine, intramural, municipal, national, native
    Antonyms: alien, foreign

لغات هم‌خانواده domestic

ارجاع به لغت domestic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «domestic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/domestic

لغات نزدیک domestic

پیشنهاد بهبود معانی