آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Internal

ɪnˈtɜrːnl ɪnˈtɜːnl

صفت تفضیلی:

more internal

صفت عالی:

most internal

معنی internal | جمله با internal

adjective B2

درونی، داخلی، ناشی از درون

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

مشاهده

internal structure

ساختمان درونی

internal organs of the body

اندام‌های درونی بدن

نمونه‌جمله‌های بیشتر

internal mechanism of a machine

مکانیزم درونی یک موتور

the internal funds of a business

وجوه داخلی یک مؤسسه‌ی بازرگانی

the internal surface of the lung

رویه‌ی درونی (سطح داخلی) ریه

internal remedies

درمان‌جویی‌های درونی، داروهای خوراکی

internal stimulant

محرک درونی

an internal tendency

تمایل باطنی

an internal resentment

رنجش پنهانی

an internal sensation

احساس نهان (درونی)

a country's internal affairs

امور داخلی یک کشور

adjective

(وابسته به فطرت یا باطن) باطنی، ذاتی، نهادی، سرشتی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

adjective

خودمانی، محرمانه، ناآشکار، درون مرزی، درون کشوری

adjective

کالبدشناسی در درون بدن یا اندام، درون تنی، (جمع) امعا و احشا

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کالبدشناسی

مشاهده
پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد internal

Collocations

the internal revenue service

(امریکا) اداره‌ی مالیات بر درآمد فدرال

(آمریکا) اداره‌ی وصول مالیات‌های درون‌مرزی

(آمریکا) اداره‌ی مالیات بر درآمد

سوال‌های رایج internal

صفت تفضیلی internal چی میشه؟

صفت تفضیلی internal در زبان انگلیسی more internal است.

صفت عالی internal چی میشه؟

صفت عالی internal در زبان انگلیسی most internal است.

معنی internal به فارسی چی می‌شه؟

کلمه‌ی internal در زبان فارسی به داخلی ترجمه می‌شود.

واژه‌ی «داخلی» معمولاً برای اشاره به چیزی به‌کار می‌رود که درون یک سیستم، ساختار، یا موجودیت قرار دارد، در مقابلِ مفهومی مانند «external» به معنی «بیرونی». در علوم مختلف، این واژه بسته به زمینه، معانی و کاربردهای گوناگونی دارد. در زندگی روزمره نیز از آن برای اشاره به امور درونی، احساسات شخصی یا مسائل مربوط به داخل یک سازمان یا کشور استفاده می‌شود. برای مثال، وقتی گفته می‌شود «internal communication»، منظور ارتباطات درون‌سازمانی است که میان بخش‌های مختلف یک شرکت برقرار می‌شود.

در حوزه‌ی زیست‌شناسی و پزشکی، واژه‌ی internal برای توصیف اندام‌ها و فرآیندهایی به‌کار می‌رود که درون بدن قرار دارند. برای نمونه، اصطلاحاتی مانند internal organs (اندام‌های داخلی) شامل قلب، ریه، کبد و کلیه هستند. این اندام‌ها وظایف حیاتی و ظریف بدن را بر عهده دارند و سلامت آن‌ها برای تداوم حیات ضروری است. همچنین، در علم پزشکی از اصطلاحاتی مانند internal bleeding (خون‌ریزی داخلی) یا internal medicine (پزشکی داخلی) استفاده می‌شود که به بررسی و درمان مشکلات درون بدن می‌پردازد، نه آسیب‌های سطحی یا جراحی‌ها.

در زمینه‌ی فناوری و مهندسی، واژه‌ی internal معمولاً به اجزا یا فرآیندهای درون یک سیستم اشاره دارد. برای مثال، در کامپیوتر، «internal memory» (حافظه‌ی داخلی) به بخشی از حافظه گفته می‌شود که درون دستگاه قرار دارد و به‌طور مستقیم توسط سخت‌افزار کنترل می‌شود، در حالی‌که حافظه‌ی خارجی مانند فلش‌مموری یا هارد اکسترنال بیرون از دستگاه قرار می‌گیرد. این تمایز میان اجزای داخلی و بیرونی در بسیاری از شاخه‌های مهندسی، از جمله طراحی خودرو، سیستم‌های الکترونیکی و رباتیک، اهمیت اساسی دارد.

از دیدگاه روان‌شناسی و فلسفه، internal گاهی به دنیای درونی انسان اشاره دارد؛ یعنی افکار، احساسات، انگیزه‌ها و باورهایی که رفتار بیرونی او را شکل می‌دهند. انسان‌ها دارای «جهان درونی» پیچیده‌ای هستند که شامل عواطف، تخیلات، و ارزش‌هاست، و درک این جهان درونی برای شناخت شخصیت و رشد فردی اهمیت دارد. اصطلاحاتی مانند internal conflict (تعارض درونی) یا internal peace (آرامش درونی) در همین راستا به کار می‌روند و بیانگر حالات روانی و احساسی انسان‌اند.

در علوم مدیریتی و سازمانی، مفهوم internal نقشی کلیدی در تحلیل ساختارها و فرآیندها دارد. مثلاً در اصطلاح internal audit (حسابرسی داخلی)، هدف بررسی عملکرد و سلامت مالی یک سازمان از درون آن است، بدون دخالت نهادهای بیرونی. همچنین، «فرهنگ داخلی» (internal culture) به ارزش‌ها و الگوهای رفتاری درون یک شرکت اشاره دارد که بر نحوه‌ی همکاری کارکنان و موفقیت کلی سازمان اثر می‌گذارد. واژه‌ی internal یادآور اهمیت درون‌نگری، ساختار و هماهنگی در هر نظام زنده یا مصنوعی است.

ارجاع به لغت internal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «internal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/internal

لغات نزدیک internal

پیشنهاد بهبود معانی