فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Municipal

mjuːˈnɪsəpl mjuːˈnɪsəpl

معنی و نمونه‌جمله

adjective C1

(مربوط به، وابسته به) شهر، شهری، شهرداری

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

the municipal building

ساختمان شهرداری

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد municipal

  1. adjective concerning cities
    Synonyms:
    urban city local metropolitan civic public town community corporate domestic internal civil home native incorporated borough burghal
    Antonyms:
    country suburban

ارجاع به لغت municipal

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «municipal» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/municipal

لغات نزدیک municipal

پیشنهاد بهبود معانی