شکل جمع:
townsشهر، شهر کوچک، شهرک
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Towns are larger than villages and smaller than cities.
شهرکها از دهات بزرگتر و از شهرها کوچکترند.
to go into town
به مرکز شهر رفتن
The whole town went to welcome him.
همهی اهل شهر برای خوشامدگویی به او رفتند.
the town council
شورای شهر
(عامیانه) 1- کامیاب بودن یا شدن 2- تند و خوب کار کردن 3- ولخرجی کردن، افراط کردن
(امریکا - عامیانه) گردش و تفریح در شهر
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «town» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/town