Burg

ˈbɜːrɡ bɜːɡ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
حصار یا نرده‌ی اطراف خانه یا شهر، قصبه، قلعه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد burg

  1. noun A large and important town
    Synonyms: city, metropolis, municipality, town

ارجاع به لغت burg

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «burg» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burg

لغات نزدیک burg

پیشنهاد بهبود معانی