Burette

    bjʊˈret bjʊəˈret
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین به این شکل نیز نوشته می‌شود: buret

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    noun countable
    پزشکی شیمی (وسیله‌ای برای حجم‌سنجی مایعات و محلول‌ها) بورت
    لغات و اصطلاحات پزشکی در انگلیسی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
    - The first burette was invented in 1845 by the French chemist Étienne Ossian Henry.
    - اتین اوسیان هنری، شیمی‌دان فرانسوی، در سال ۱۸۴۵ بورت را اختراع کرد.
    - The lab technician carefully measured the chemical solution using a buret.
    - تکنسین آزمایشگاه با استفاده از بورت، محلول شیمیایی را به‌دقت اندازه‌گیری کرد.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد burette

    1. noun Measuring instrument consisting of a graduated glass tube with a tap at the bottom; used for titration
      Synonyms: buret

    ارجاع به لغت burette

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «burette» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/burette

    لغات نزدیک burette

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند