با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Bismuth

ˈbɪzməθ ˈbɪzməθ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    بیسموت
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد bismuth

  1. noun A heavy brittle diamagnetic trivalent metallic element (resembles arsenic and antimony chemically); usually recovered as a by-product from ores of other metals
    Synonyms: bi, atomic number 83

ارجاع به لغت bismuth

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «bismuth» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/bismuth

لغات نزدیک bismuth

پیشنهاد بهبود معانی