فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Whistle-stop

ˈwɪslstɑːp ˈwɪslstɒp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها

  • noun verb - intransitive
    (راه‌آهن) شهر کوچک، ایستگاه فرعی (که به‌طور معمول فقط در شرایط فوق‌العاده در آن توقف می‌شود)
  • noun verb - intransitive
    (آمریکا - مبارزات انتخاباتی) توقف در شهر کوچک و ایراد نطق (به‌طور معمول از سکوی قطار)
  • noun verb - intransitive
    (از سکوی واگن) نطق کردن، (برای ایراد نطق) توقف کردن
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد whistle-stop

  1. noun A small railway station between the principal stations or a station where the train stops only on a signal
    Synonyms: flag-stop, way-station

ارجاع به لغت whistle-stop

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «whistle-stop» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/whistle-stop

لغات نزدیک whistle-stop

پیشنهاد بهبود معانی