صفت تفضیلی:
more corporateصفت عالی:
most corporateیکی شده، دارای شخصیت حقوقی، بهصورت شرکت درآمده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
corporate debts
بدهیهای شرکت(ها)
corporate bond
سند قرضهی شرکتی
corporate income tax
مالیات بردرآمد شرکت (ها)
Religion shows how mankind individually and corporately should live.
مذهب نشان میدهد که بشر باید چگونه به صورت فردی و گروهی زندگی کند.
corporate responsibility
مسئولیت مشترک
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «corporate» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corporate