۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Incorporated

ɪnˈkɔːrpəreɪt̬ɪd ɪnˈkɔːpəreɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

incorporates

وجه وصفی حال:

incorporating

معنی‌ها و نمونه‌جمله

adjective

هم‌بسته، هم‌بندشده، یک کاسه، یکپارچه، متحد‌شده، ملحق‌شده، ضمیمه‌شده

adjective

(شرکت و غیره) رسما به ثبت رسیده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام

an incorporated association

انجمن به‌ثبت‌رسیده

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد incorporated

  1. adjective included
    Synonyms:
    joined integrated assimilated fused
  1. adjective organized
    Synonyms:
    united coordinated consolidated corporate

سوال‌های رایج incorporated

وجه وصفی حال incorporated چی میشه؟

وجه وصفی حال incorporated در زبان انگلیسی incorporating است.

سوم‌شخص مفرد incorporated چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد incorporated در زبان انگلیسی incorporates است.

ارجاع به لغت incorporated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «incorporated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/incorporated

لغات نزدیک incorporated

پیشنهاد بهبود معانی