۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Intestine

ɪnˈtestɪn ɪnˈtestɪn

شکل جمع:

intestines

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun

(به‌طور معمول به‌صورت جمع) روده، امعا ، (مجازاً) درونی

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح فوق متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

the large intestine and the small intestine

روده‌ی بزرگ و روده‌ی کوچک

His intestines are swollen.

روده‌های او ورم کرده است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

an intestine war

یک جنگ داخلی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد intestine

  1. adjective pertaining to
    Synonyms:
    internal inner inside visceral abdominal alimentary ventral interior bowel gut stomachic celiac inward duodenal rectal

سوال‌های رایج intestine

شکل جمع intestine چی میشه؟

شکل جمع intestine در زبان انگلیسی intestines است.

ارجاع به لغت intestine

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intestine» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intestine

لغات نزدیک intestine

پیشنهاد بهبود معانی