با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Alimentary

ˌæləˈmentəri ˌælɪˈmentəri
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله

  • adjective
    غذایی، رزقی
    • - the alimentary canal
    • - مجرای گوارشی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد alimentary

  1. adjective digestive
    Synonyms: comestible, dietary, digestible, nourishing, nutrient, nutritional, nutritious, nutritive, peptic, salutary, sustaining, sustentative

ارجاع به لغت alimentary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «alimentary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/alimentary

لغات نزدیک alimentary

پیشنهاد بهبود معانی