با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Nutritional

    nuːˈtrɪʃnl njuːˈtrɪʃnəl
    آخرین به‌روزرسانی:

    توضیحات

    همچنین می‌توان از nutritive به‌ جای nutritional استفاده کرد.

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    adjective C1
    غذایی، تغذیه‌ای، مغذی

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - The nutritional value of this salad is impressive.
    - ارزش غذایی این سالاد قابل توجه است.
    - The nutritional information on the packaging helped me make a healthy choice.
    - اطلاعات تغذیه‌ای روی بسته‌بندی به من کمک کرد تا انتخاب سالمی داشته باشم.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد nutritional

    1. adjective Of or relating to food or nutrition
      Synonyms: alimentary, nutritionary, nutritive

    ارجاع به لغت nutritional

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «nutritional» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/nutritional

    لغات نزدیک nutritional

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    حاشاپذیر حرف ربط همپایه حرق حرکت کردن با زحمت حرکت کردن باخشونت حساب شدنی حشیشه البرق حفظ کردن از حرارت حق الامتیاز نفت حق به جانب کردن حقیرشماری حلقاویز کردن حلقه پیستون حمام کردن حمله متقابل حوزه فرعی حکم اتهام حکم تملک موقت حکم کردن از پیش حکمت ارسطو حیران کردن حیفا حیوان ابرش حیوانی کردن حلقه زینتی حس باصره حرکت کردن با تکان های تند و ناگهانی