مغذی، مقوی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The plant-based meal was not only delicious but also incredibly nourishing.
این غذای گیاهی نه تنها خوشمزه بلکه بسیار مغذی بود.
I had a wholesome and nourishing meal after a long day of work.
بعد از یک روز کاری طولانی، یک وعده غذایی سالم و مقوی خوردم.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «nourishing» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nourishing