با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

National

ˈnæʃnəl ˈnæʃnəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    nationals
  • صفت تفضیلی:

    more national
  • صفت عالی:

    most national

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective countable A2
    ملی، قومی، وابسته به قوم یا ملتی، تبعه، شهروند
    • - our national interest
    • - منافع ملی ما
    • - National Iranian Oil Company
    • - شرکت ملی نفت ایران
    • - one of our national treasures
    • - یکی از ثروت‌های ملی ما
    • - a major national newspaper
    • - یک روزنامه‌ی عمده‌ی ملی
    • - National parks are usually larger than state parks.
    • - معمولاً پارک‌های ملی از پارک‌های ایالتی بزرگ‌ترند.
    • - two French nationals
    • - دو شهروند فرانسوی
    • - Wrestling nationals are held once every two years.
    • - مسابقات ملی کشتی هر دو سال یکبار انجام می‌شود.
    مشاهده نمونه‌جمله بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد national

  1. adjective concerning a country with a
    Synonyms: government civic, civil, communal, countrywide, domestic, ethnic, federal, general, governmental, home, imperial, inland, internal, interstate, nationwide, native, politic, political, public, royal, social, societal, sovereign, state, sweeping, vernacular, widespread
    Antonyms: local

Collocations

ارجاع به لغت national

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «national» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/national

لغات نزدیک national

پیشنهاد بهبود معانی