فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Nationalize
ˈnæʃnəlaɪz
ˈnæʃnəlaɪz
گذشته‌ی ساده:
nationalizedشکل سوم:
nationalizedسوم‌شخص مفرد:
nationalizesوجه وصفی حال:
nationalizingمعنی و نمونه‌جمله‌ها
verb - transitive
ملی کردن، ملی شدن
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
factors tending to nationalize American politics
عواملی که به سیاست‌های امریکا جنبه‌ی ملی می‌دهد
Nationalized banks are losing money.
بانک‌های ملی شده ضرر می‌دهد.
نمونه‌جمله‌های بیشتر
the nationalization of oil industries
ملی کردن صنایع نفت
مترادف و متضاد nationalize
-
verb to place under government or group ownership or controlSynonyms:nationalise socialize communalizeAntonyms:denationalize
لغات هم‌خانواده nationalize
-
adjectivenational, international, multinational, nationalist, nationalistic, nationalized, internationalist
-
verb - transitivenationalize, internationalize
-
adverbnationally, internationally
ارجاع به لغت nationalize
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «nationalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/nationalize
لغات نزدیک nationalize
- - nationality
- - nationalization
- - nationalize
- - nationalized
- - nationally