امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

International

ˌɪnt̬ərˈnæʃnl ˌɪnt̬ərˈnæʃnl ˌɪntəˈnæʃnəl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    internationals
  • صفت تفضیلی:

    more international
  • صفت عالی:

    most international

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective A2
بین‌المللی، جهانی، وابسته به روابط بین‌المللی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
- an international treaty
- قرارداد بین‌المللی
- the international court
- دادگاه بین‌المللی
- international waters
- آب‌های بین‌المللی
- Tehran's international community
- جامعه‌ی بین‌المللی ساکن تهران
- The cease-fire is supervised internationally.
- آتش‌بس از سوی سازمان‌های بین‌المللی نظارت می‌شود.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد international

  1. adjective worldwide
    Synonyms: all-embracing, cosmopolitan, ecumenical, foreign, global, intercontinental, universal, world
    Antonyms: local, national

ارجاع به لغت international

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «international» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/international

لغات نزدیک international

پیشنهاد بهبود معانی