آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Intercontinental

ˌɪnt̬ərˌkɑːnt̬əˈnent̬l ˌɪntəkɒntəˈnentl

معنی intercontinental | جمله با intercontinental

adjective

بین‌قاره‌ای، درون‌بری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس

an intercontinental missile

موشک قاره‌پیما

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد intercontinental

  1. adjective extending or taking place between or among continents
    Antonyms:

لغات هم‌خانواده intercontinental

ارجاع به لغت intercontinental

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «intercontinental» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/intercontinental

لغات نزدیک intercontinental

پیشنهاد بهبود معانی