شکل جمع:
continentsقاره
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح مقدماتی
Europe is the second-smallest continent by area.
اروپا از نظر مساحت دومین قارهی کوچک جهان است.
The continent of Africa is rich in cultural diversity.
قارهی آفریقا دارای تنوع فرهنگی فراوانی است.
the continent of Africa
قارهی افریقا
قادر به کنترل ادرار و مدفوع، دارای اختیار دفع
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Nowadays, the old man is continent only infrequently.
پیرمرد حالا بهندرت میتواند ادرار خود را نگه دارد.
Training helps patients regain continent function over time.
تمرین به بیماران کمک میکند تا باگذشت زمان دوباره کنترل خود را به دست آورند.
ادبی پرهیزکار، خوددار، پاکدامن (قادر به کنترل امیال جنسی)
He is known for her continent character and moral integrity.
او بهخاطر شخصیت خوددار و سلامت اخلاقیاش شناخته شده است.
In many traditions, monks are expected to remain continent.
در بسیاری از سنتها، از راهبان انتظار میرود که پرهیزکار باقی بمانند.
انگلیسی بریتانیایی (the Continent) قارهی اروپا (به استثنای بریتانیای کبیر)
Goods imported from the Continent were often more expensive.
کالاهای وارداتی از قارهی اروپا اغلب گرانتر بودند.
They spent the summer travelling across the Continent.
آنها تابستان را به سفر در سراسر قارهی اروپا گذراندند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «continent» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/continent