امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Internationalize

ˌɪnt̬ərˈnæʃnlaɪz ˌɪntəˈnæʃnəlaɪz
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    internationalized
  • شکل سوم:

    internationalized
  • سوم‌شخص مفرد:

    internationalizes
  • وجه وصفی حال:

    internationalizing

معنی

verb - transitive
بین‌المللی کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد internationalize

  1. verb Make international in character
    Synonyms:
    internationalise universalize globalize generalize hold between nations establish on an international basis make worldwide make universal broaden expand include everybody bring under international control demilitarize
    Antonyms:
    divide localize limit

لغات هم‌خانواده internationalize

ارجاع به لغت internationalize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «internationalize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/internationalize

لغات نزدیک internationalize

پیشنهاد بهبود معانی