۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Localize

ˈloʊklaɪz ˈləʊkəlaɪz

گذشته‌ی ساده:

localized

شکل سوم:

localized

سوم‌شخص مفرد:

localizes

وجه وصفی حال:

localizing

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb

متمرکز کردن، در یک نقطه جمع کردن، محلی کردن، موضعی ساختن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

to localize the origin of a legend

زادگاه افسانه‌ای را معلوم کردن

The pain is localized in his hands.

درد محدود به دست‌های او است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a localized infection

عفونت موضعی

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد localize

  1. verb confine
    Synonyms:
    restrict limit restrain contain stop from spreading narrow center pinpoint

لغات هم‌خانواده localize

سوال‌های رایج localize

گذشته‌ی ساده localize چی میشه؟

گذشته‌ی ساده localize در زبان انگلیسی localized است.

شکل سوم localize چی میشه؟

شکل سوم localize در زبان انگلیسی localized است.

وجه وصفی حال localize چی میشه؟

وجه وصفی حال localize در زبان انگلیسی localizing است.

سوم‌شخص مفرد localize چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد localize در زبان انگلیسی localizes است.

ارجاع به لغت localize

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «localize» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/localize

لغات نزدیک localize

پیشنهاد بهبود معانی