۵۰٪ تخفیف دانشجویی برای اشتراک هوش مصنوعی تا پایان تیر 🧑🏻‍🎓
آخرین به‌روزرسانی:

Dislocated

dɪˈsloʊkeɪt̬id ˈdɪsləkeɪtɪd

سوم‌شخص مفرد:

dislocates

وجه وصفی حال:

dislocating

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective

(استخوان در مفصل) از جا دررفته

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

a dislocated hip

لگن از جا دررفته

The jaw is not broken, just dislocated.

فک نشکسته است؛ فقط از جا دررفته است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد dislocated

  1. verb move out of position
    Synonyms:
    slipped disengaged disjointed disunited
  1. verb displace
    Synonyms:
    displaced moved shifted disturbed disrupted transferred upset disordered separated disjointed shaken uprooted
    Antonyms:
    ordered
  1. adjective separated at the joint
    Synonyms:
    separated disjointed

لغات هم‌خانواده dislocated

سوال‌های رایج dislocated

وجه وصفی حال dislocated چی میشه؟

وجه وصفی حال dislocated در زبان انگلیسی dislocating است.

سوم‌شخص مفرد dislocated چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد dislocated در زبان انگلیسی dislocates است.

ارجاع به لغت dislocated

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «dislocated» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/dislocated

لغات نزدیک dislocated

پیشنهاد بهبود معانی