فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Disengaged

American: ˌdɪsɪnˈɡeɪdʒd British: ˌdɪsɪnˈɡeɪdʒd

سوم‌شخص مفرد:

disengages

وجه وصفی حال:

disengaging

معنی‌ها

adjective

(گیره و قلاب و چفت و غیره) رها، آزاد، ول، باز، نامتصل، جدا

adjective

(دندهی اتومبیل و غیره) خلاص

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
adjective

فارغ (از گرفتاری یا وعدهی ملاقات)، آزاد، فارغالبال

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disengaged

  1. adjective detached
    Synonyms:
    separated free unattached disjoined unengaged

ارجاع به لغت disengaged

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disengaged» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/disengaged

لغات نزدیک disengaged

پیشنهاد بهبود معانی