Disenfranchisement

ˌdɪsɪnˈfræntʃaɪzmənt ˌdɪsɪnˈfræntʃaɪzmənt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    disenfranchisements

معنی‌ها

noun
محرومیت از حقوق (به‌ویژه حق رأی)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
noun
محرومیت از حق ویژه یا امتیاز بازرگانی یا عضویت
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد disenfranchisement

  1. noun The act of withdrawing certification or terminating a franchise
    Antonyms: enfranchisement

ارجاع به لغت disenfranchisement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «disenfranchisement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/disenfranchisement

لغات نزدیک disenfranchisement

پیشنهاد بهبود معانی