آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۳ آذر ۱۴۰۲

    Limit

    ˈlɪmɪt ˈlɪmɪt

    گذشته‌ی ساده:

    limited

    شکل سوم:

    limited

    سوم‌شخص مفرد:

    limits

    وجه وصفی حال:

    limiting

    شکل جمع:

    limits

    معنی limit | جمله با limit

    noun countable B1

    حد، حدود، کنار، پایان، اندازه، وسعت

    link-banner

    لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی کاربردی فوق متوسط

    مشاهده

    outside these limits

    خارج از این حدود (یا محدوده)

    No hunting is allowed within a 30-mile limit.

    شکار در محدوده‌ی 30 مایلی مجاز نیست.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The store set a limit of two kilos of sugar to a customer.

    فروشگاه فروش شکر به هر مشتری را به دو کیلو محدود کرد.

    His power is not without limit.

    قدرت او نامحدود نیست.

    within the limits of Tehran

    در محدوده‌ی تهران

    verb - transitive

    محدود کردن، معین کردن، منحصر کردن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

    at the exact northern limit of this desert

    درست در مرز شمالی این صحرا

    They decided to limit the government's powers.

    آن‌ها تصمیم گرفتند که اختیارات دولت را محدود کنند.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    We will cooperate with you within certain limits.

    ما در حد معینی با شما همکاری خواهیم کرد.

    Our resources have been pushed to the limit.

    از منابع ما حداکثر بهره‌برداری شده است.

    The age limit for voting is eighteen.

    حد مجاز سن برای رأی دادن هجده سال است.

    limit comparison test

    آزمون مقایسه‌ای حدی

    This kind of fish does not limit itself to fresh water.

    این نوع ماهی خودش را به آب شیرین محدود نمی‌کند.

    The young man's experience was very limited.

    تجربه‌ی مرد جوان بسیار کم (یا محدود) بود.

    Don't you see how hardship and suffering have reached the limit?

    نبینی که سختی به غایت رسید ـ مشقت به حد نهایت رسید؟

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد limit

    1. noun greatest extent
      Synonyms:
      end maximum edge termination restriction conclusion goal brim margin border extremity deadline ceiling curb check cap fence obstruction restraint confines confinement bound brink cutoff point ultimate the most tops destination farthest reach end point finality the max absolute breaking point bourne bitter end bottom line circumscription farthest point far out verge utmost
      Antonyms:
      infinity limitlessness
    1. noun physical boundary
      Synonyms:
      border edge end extent perimeter periphery frontier extremity compass confines precinct borderland extreme purlieu
      Antonyms:
      limitlessness
    1. verb confine, restrict
      Synonyms:
      restrict restrain check reduce inhibit curb narrow define set fix appoint assign specify circumscribe bound contract constrict lessen hinder delimit delimitate demarcate prescribe ration hem in bottle up draw the line keep the lid on bar cramp cap cork
      Antonyms:
      free release let go unbound

    Idioms

    the limit

    (عامیانه) منتها درجه، به غایت، حد نهایت

    لغات هم‌خانواده limit

    noun
    limit, limitation, delimitation
    adjective
    limited, limiting, limitless
    verb - transitive
    limit, delimit

    سوال‌های رایج limit

    گذشته‌ی ساده limit چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده limit در زبان انگلیسی limited است.

    شکل سوم limit چی میشه؟

    شکل سوم limit در زبان انگلیسی limited است.

    شکل جمع limit چی میشه؟

    شکل جمع limit در زبان انگلیسی limits است.

    وجه وصفی حال limit چی میشه؟

    وجه وصفی حال limit در زبان انگلیسی limiting است.

    سوم‌شخص مفرد limit چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد limit در زبان انگلیسی limits است.

    ارجاع به لغت limit

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «limit» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/limit

    لغات نزدیک limit

    • - limicolous
    • - liminal
    • - limit
    • - limit check
    • - limitable
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.