آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Brink

brɪŋk brɪŋk

معنی brink | جمله با brink

noun C2

لب، کنار، حاشیه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری

He went to the brink of the cliff.

او تا دم (لبه‌ی) صخره پیش رفت.

The country was at the brink of civil war.

کشور در مرز جنگ داخلی بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

He saved the company from the brink of bankruptcy.

او شرکت را از آستانه‌ی ورشکستگی نجات داد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد brink

ارجاع به لغت brink

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brink» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/brink

لغات نزدیک brink

پیشنهاد بهبود معانی