Brinkmanship

ˈbrɪŋkmənʃɪp ˈbrɪŋkmənʃɪp
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun
سیاست قبول مخاطره، سیاست رفتن تا مرز جنگ (برای از میدان به در کردن حریف) (brinksmanship هم می‌گویند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت brinkmanship

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «brinkmanship» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/brinkmanship

لغات نزدیک brinkmanship

پیشنهاد بهبود معانی