گذشتهی ساده:
fencedشکل سوم:
fencedسومشخص مفرد:
fencesوجه وصفی حال:
fencingشکل جمع:
fencesتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
سیاستبازی و دوستیابی کردن، روابط خود را اصلاح کردن، تحبیب کردن
دودل، نامصمم، مردد، دوبهشک، بر سر دوراهی، ناتوان در تصمیمگیری
دستدست کردن، تعلل کردن
بیطرف ماندن، سکوت اختیار کردن و نظر ندادن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fence» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fence