امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Stockade

stɑːˈkeɪd stɒˈkeɪd
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

noun verb - transitive
ایجاد مانع، انسداد، مسدود ساختن، حصار بندی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد stockade

  1. noun enclosure; jail
    Synonyms:
    barrier cage camp can cell clink cooler coop corral detention camp dungeon fence jailhouse joint pen penal institution penitentiary pound prison protection slammer sty

ارجاع به لغت stockade

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «stockade» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/stockade

لغات نزدیک stockade

پیشنهاد بهبود معانی