آیکن بنر

لیست کامل روزها، ماه‌ها و فصل‌ها به انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر معادل سپتامبر)

روز، ماه‌ و فصل انگلیسی (۱۰ شهریور تا ۸ مهر= سپتامبر)

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Corral

kəˈræl kəˈrɑːl

معنی corral | جمله با corral

noun verb - transitive adverb

آغل، جای اسب و گله، دفاعی که از واگون و عرابه می‌سازند، حصار درست کردن، احاطه کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری

He kept the cows in one corral and the horses in another.

او گاوها را در یک حصار و اسب‌ها را در حصاری دیگر نگه‌داری می‌کرد.

She first corralled the sheep and then milked the cows.

اول گوسفندها را جا کرد و سپس گاوها را دوشید.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

Reporters corralled the senator in a corner of the lobby.

خبرنگاران سناتور را در گوشه‌ی سرسرا گیر انداختند.

He is going to corral most of the votes.

او اکثریت آرا را به دست خواهد آورد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد corral

  1. noun enclosure
  1. verb enclose
    Synonyms:
    shut in shut up lock up confine pen fence in cage coop up
    Antonyms:

ارجاع به لغت corral

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corral» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/corral

لغات نزدیک corral

پیشنهاد بهبود معانی