فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Corrasion

آخرین به‌روزرسانی:

معنی

  • noun
    سایش، آب‌سایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد corrasion

  1. noun Erosion by friction
    Synonyms: abrasion, attrition, detrition

ارجاع به لغت corrasion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «corrasion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/corrasion

لغات نزدیک corrasion

پیشنهاد بهبود معانی