فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Abrasion

əˈbreɪʒn əˈbreɪʒn

شکل جمع:

abrasions

معنی و نمونه‌جمله

noun

خراش، سایش، ساییدگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

skin abrasion

خراشیدگی پوست

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد abrasion

  1. noun scraped area
    Synonyms:
    scratch scrape chafe scuff injury
  1. noun scraping or wearing down by friction
    Synonyms:
    rubbing scratching scuffing erosion chafing grating abrading

ارجاع به لغت abrasion

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «abrasion» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abrasion

لغات نزدیک abrasion

پیشنهاد بهبود معانی