آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Chafe

tʃeɪf tʃeɪf

معنی chafe | جمله با chafe

noun verb - transitive verb - intransitive adverb

مالش دادن، خراشیدن، ساییدن، به‌وسیله‌ی اصطکاک گرم کردن، (مجازاً) به هیجان آوردن، اوقات تلخی کردن به، عصبانیت، ساییدگی، پوست‌رفتگی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری

It was cold and he kept chafing his hands.

هوا سرد بود و او مرتب دست‌هایش را به هم می‌مالید.

His shirt collar chafes (against) his neck.

یقه‌ی پیراهنش پوست گردنش را می‌خراشد.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

A baby's skin chafes easily.

پوست نوزاد به‌راحتی خراشیده می‌شود.

Baby powder helps to avoid chafing.

پودر بچه جلوی پوست رفتگی را می‌گیرد.

The passengers stood chafing at the long delay.

مسافران ایستاده بودند و تأخیر زیاد آن‌ها را کلافه کرده بود.

The staff was chafing under the restrictions imposed on them.

محدودیت‌هایی که به کارمندان تحمیل شده بود، آن‌ها را برآشفته کرده بود.

The prime minister in a chafe sent for him.

نخست‌وزیر با عصبانیت دنبال او فرستاد.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد chafe

Idioms

chafe at the bit

برآشفتن، به خود پیچیدن، کلافه شدن

in a chafe

با کمال خشم، در حال غضب

ارجاع به لغت chafe

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «chafe» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/chafe

لغات نزدیک chafe

پیشنهاد بهبود معانی