فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Erode

ɪˈroʊd ɪˈrəʊd

گذشته‌ی ساده:

eroded

شکل سوم:

eroded

سوم‌شخص مفرد:

erodes

وجه وصفی حال:

eroding

معنی و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive adverb C2

فرساییدن، خوردن، ساییدن، فاسدکردن، ساییده شدن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

Acid erodes metal.

اسید باعث خورده‌شدن فلز می‌گردد.

Cancer had eroded the bone.

سرطان استخوان را از بین برده بود.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

The soil around the river has been completely eroded.

خاک‌های اطراف رودخانه به‌طور کامل دچار فرسایش شده است.

Friction erodes the moving parts of machinery.

اصطکاک بخش‌های متحرک ماشین‌آلات را می‌ساید (ساییده‌ می‌کند).

Recent scandals have eroded the people's confidence in that company.

رسوایی‌های اخیر اعتماد مردم را از آن شرکت سلب کرده است.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد erode

  1. verb deteriorate; wear away
    Synonyms:
    destroy waste wear down consume spoil corrode eat deteriorate disintegrate crumble abrade gnaw bite grind down scour
    Antonyms:
    build construct fix rebuild

لغات هم‌خانواده erode

  • verb - transitive
    erode

ارجاع به لغت erode

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «erode» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/erode

لغات نزدیک erode

پیشنهاد بهبود معانی