آیکن بنر

تا 40% تخفیف یلدایی

تا 40% تخفیف یلدایی

خرید یا تمدید
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۶ بهمن ۱۴۰۲

    Abrasive

    əˈbreɪsɪv əˈbreɪsɪv

    شکل جمع:

    abrasives

    صفت تفضیلی:

    more abrasive

    صفت عالی:

    most abrasive

    معنی abrasive | جمله با abrasive

    adjective

    بی‌ادب، گستاخ (شخص)، بی‌ادبانه، گستاخانه، رنجش‌آور، آزردگی‌آور (رفتار و غیره)

    his abrasive remarks

    حرف‌های رنجش‌آور او

    He's abrasive.

    او بی‌ادب است.

    adjective

    ساینده، سایا

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    The abrasive brush left scratches on the surface of the car.

    برس ساینده خراش‌هایی روی سطح خودرو بر جای گذاشت.

    The abrasive scrubbing pad was perfect for removing grime from the dishes.

    پد شست‌وشوی سایا برای از بین بردن کثیفی از ظروف عالی بود.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    The dentist used an abrasive paste to clean and polish the patient's teeth.

    دندان‌پزشک از خمیر ساینده برای تمیز کردن و جلا دادن دندان‌های بیمار استفاده کرد.

    noun countable

    ماده‌ی ساینده

    The jeweler used an abrasive to polish the silver ring.

    جواهرساز از ماده‌ی ساینده برای صیقل دادن انگشتر نقره استفاده کرد.

    He used an abrasive to remove scratches from the car's paint.

    او از ماده‌ی ساینده برای از بین بردن خط‌وخش روی رنگ خودرو استفاده کرد.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد abrasive

    1. adjective irritating in manner
      Synonyms:
      annoying unpleasant nasty irritating hateful hurtful rough sharp biting cutting galling caustic hard to take rubbing the wrong way spiky
      Antonyms:
      pleasant likeable pleasing
    1. adjective scraping or wearing
      Synonyms:
      rough scratching cutting grinding scuffing scratchy sharpening erosive smoothing polishing
      Antonyms:
      smooth soft

    سوال‌های رایج abrasive

    شکل جمع abrasive چی میشه؟

    شکل جمع abrasive در زبان انگلیسی abrasives است.

    صفت تفضیلی abrasive چی میشه؟

    صفت تفضیلی abrasive در زبان انگلیسی more abrasive است.

    صفت عالی abrasive چی میشه؟

    صفت عالی abrasive در زبان انگلیسی most abrasive است.

    ارجاع به لغت abrasive

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «abrasive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۹ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/abrasive

    لغات نزدیک abrasive

    • - abranchiate
    • - abrasion
    • - abrasive
    • - abrasive manner
    • - abrazitic
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    Noah no-brainer halve open-minded once only ostentatious orally open to deuce constipation the bereaved bereaved initiate Swiss ball تملق عازم غبطه غبطه خوردن طرفه العین طلیعه تنبک طویله طویل ظنین عجوزه عروج علاج بفرمایید عمامه
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.