فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Attrition

əˈtrɪʃn əˈtrɪʃn
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    attritions

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • noun uncountable formal
    ساییدگی، اصطکاک، مالش، خراش، سایش، فرسایش، فرسودگی
    • - tooth attrition
    • - ساییدگی دندان
    • - war of attrition
    • - جنگ فرسایشی
  • noun uncountable
    انگلیسی آمریکایی کسب‌وکار ریزش (تعداد کارکنان سازمان)، ریزش نیروی انسانی، کاهش نیروی انسانی (به دلیل استعفا یا بازنشستگی یا فوت کارکنان)
    • - The company implemented new strategies to reduce attrition and retain key employees.
    • - شرکت استراتژی‌های جدیدی اجرا کرد تا ریزش نیروی انسانی را کاهش دهد و کارکنان کلیدی را حفظ کند.
    • - The company experienced high attrition rates last year.
    • - شرکت سال گذشته نرخ ریزش بالایی را تجربه کرد.
  • noun uncountable
    انگلیسی آمریکایی (آموزش) ریزش (تعداد کسانی که تحصیل یا دوره‌ی آموزشی را قبل از پایان ترک می‌کنند)
  • noun uncountable
    انگلیسی آمریکایی کسب‌وکار (بازاریابی) ریزش (در تعداد مشتریان)
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد attrition

  1. noun wearing down or away
    Synonyms: abrasion, attenuation, debilitation, depreciation, disintegration, erosion, grinding, rubbing, thinning, weakening, wear
    Antonyms: building, strengthening
  2. noun regret
    Synonyms: contriteness, penance, penitence, remorse, remorsefulness, repentance
    Antonyms: happiness

ارجاع به لغت attrition

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «attrition» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/attrition

لغات نزدیک attrition

پیشنهاد بهبود معانی