با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Cooler

ˈkuːlər ˈkuːlə
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    coolers
  • صفت عالی:

    coolest

توضیحات

شکل نوشتاری معنای اول این لغت در انگلیسی بریتانیایی: cool box

شکل نوشتاری معنای دوم این لغت در انگلیسی هندی: air-cooler

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable
انگلیسی آمریکایی یخدان، کلمن، کول‌باکس

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری
- Can you grab a few ice packs from the cooler to keep the drinks cold?
- آیا می‌توانید برای سرد نگه‌داشتن نوشیدنی‌ها از یخدان چند بسته یخ بردارید؟
- Mom packed the sandwiches and drinks in the cooler for our picnic.
- مادر ساندویچ‌ها و نوشیدنی‌ها را در کول‌باکس برای پیک‌نیک‌مان بسته‌بندی کرد.
noun countable
کولر، سردکن، دستگاه خنک‌کننده
- I need to buy a new cooler for my office.
- من باید یک کولر جدید برای دفترم بخرم.
- During the summer, the air-cooler is my best friend.
- در تابستان، کولر بهترین دوست من است.
noun countable
انگلیسی آمریکایی آشامیدنی سرد
- Can you pass me a cooler from the fridge?
- می‌شود یک آشامیدنی سرد از یخچال برای من بگذاری؟
- The bartender made me a delicious peach cooler.
- متصدی بار برای من یک آشامیدنی سرد هلویی خوشمزه درست کرد.
noun countable informal
زندان، هلفدونی، آب‌خنک‌خوری
- The cooler was a dark and damp cell with no windows.
- زندان یک سلول تاریک و مرطوب بود که پنجره نداشت.
- The prisoner was released from the cooler after serving his time.
- این زندانی پس‌از گذراندن دوران محکومیت خود از هلفدونی آزاد شد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد cooler

  1. noun A place for the confinement of persons in lawful detention
    Synonyms: jail, lockup, prison, brig, house of correction, keep, penitentiary, ade, pen, container, big house, can, drink, ice chest, tank, clink, coop, icebox, hoosegow, joint, jug, pokey, slammer, stir, calaboose, refrigerant, refrigerator
  2. adjective Excellent
    Synonyms: greater, diviner, dandier, neater, keener, niftier, groovier, dreamier, hotter
    Antonyms: poorer
  3. adjective Not friendly, sociable, or warm in manner
    Synonyms: remoter, chillier, chiller
  4. adjective Psychologically cool and unenthusiastic; unfriendly or unresponsive or showing dislike
    Synonyms: calmer, unfriendlier, colder
    Antonyms: hotter, warmer
  5. adjective (color) inducing the impression of coolness; used especially of greens and blues and violets
    Synonyms: chiller, chillier, colder, brisker, nippier, fresher, frostier, snappier
    Antonyms: warmer, friendlier, kinder

لغات هم‌خانواده cooler

ارجاع به لغت cooler

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cooler» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/cooler

لغات نزدیک cooler

پیشنهاد بهبود معانی